شانس و زندگی

این منم که ...!!!

شانس و زندگی

این منم که ...!!!

.

.

همینجوری!

سلام
اومدم که بگم آپ میشم!!!
خوش بگذره.باای

سلامتی!

سلام
خسته نباشید.امروزم مثل هر روز کارآموزی بودم.
البته رفتیم با بچه ها سینما!(قرنطینه) خوب بود.حال داد.
میبینی چقد موضوعم با متنش میخونه!!!
خوب ما دیگه بریم.کلی کار دارم.باید انجام بشه ولی نمیدونم از کجا شروع کنم
راستی این بهرامه خیلی بچه باحالیه.واقعا باهاش حال میکنم.
باااااااااای

بیا تا قدر همدیگر بدانیم

بیا تا قدر همدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
بیا تا مهربانی پیشه سازیم
به مشتی زرقو برق ، خود را نبازیم .
چه آمد بر سر اقوام خویشان
که شد آن جمعشان اینسان پریشان؟!

فکر کنم همین برای یه آدم عاقل بس باشه.

روز پدر مبارک.حتی شما پسر گرامی.

سفر

سلام

دیروز بعد چند روز از مسافرت که تنها هم رفته بودم اومدم.

انقد حوصلم سر رفته بود که رفتم مسافرت.من معمولا بعد مسافرت refresh میشم.

ایندفه رفتم شهر بیشتر مضخرف تهران.ولی خوب حال داد ینی برای چند روز خوبه بری هر جایی حالا.ولی زندگی توی اونجا اصلا حال نمیده.نمیدونم چرا اصلا خوشم نمیاد!!!

بعضیا حالا مثلا با تهرونی بودنشون کلاس میذارن حالا اگه باشنم خوبه میبینی گذرش افتاده طرف یا مال یکی از شهرای استان تهرانه یا شهرری یا ... .

ولی بهر حال پایتخته و  خوبیایه خودشو داره نسبت به بیشتر شهرا.

مهم نیست حالا.مهم این است که حالشو ببری جیگر!

چند تا جک باحال:


قزوینیه تو خواستگاری جواب رد می شنوه، رو کون داداش عروس اسید می پاشه.

استاد زیست شناسی داشته آلت جنسی مرد رو توضیح میداده، میگه: این آلت مثل زایده ایست که به بدن مرد چسبیده، جاسم جان لطفاٌ بیا اینجا برای کلاس تشریح کن.‌ جاسم جان هم که از قضا عرب بوده میاد پای تخته و میکشه پایین .استاده یک نگاهی میکنه، میگه:بله همونطوری که گفتم، جاسم زایده ایست که به این آلت چسبیده.

ترکه دوست دخترش رو می‌بره خونه، دختره بهش میگه: من پریودم! بنده خدا میگه: من می‌میرم واسه اسم‌های خارجی.

خوب دیگه بهتره برم.باااااای. اه راستی سرعت اینترنت بسیار افتضاحه   این یک.دو اینکه یه چیزایی تو این مدت گرفتم و خریدم که برای بعضیاش باید برم کلاس و ...   .و سه اینکه باید برم کارآموزی  .

 

شعر جالب!

 

اگـــه یـه روز رفتی یه جــــای دنیــــــا

واسه خودت ماشین خریدی اونجــــــا

یه چی بخر شبیه پیکـــــان بـــــــاشه

صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بـــــاشه

وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستی

خواستی بفهمن کـه کجایی هستی

اوّل کـــــــــار واســـــــــه جلو پنجـره

یـــــه نعل اسب عــالی یـــــادت نـره

یـــه وخ خیـــال نکن حــاجیت جـواده

اون ورِ  دنیـــــــا بد نظـــر زیـــــــــاده

تسبـیـــحتــو بـــپـیـــچ دور شصـتـت

مبــــایلـــتم در آر بگیـــر تـــو دستت

رعـــــــــــــــایت حــق تقــــدم بـــده

گــــــــازو بگیر به هچکی ام را نـــده

بـا هر کی خواس جلـو بیفته لـج کن

برو جلوش فرمــونـــو فوری کــج کـن

یـه دفـه مثــل اسب وحشی رم کن

 روی تـمـــوم آدمــــــارو کــــم کـــن

همیشه دوبلـه واستـا راهو سـد کن

افسر اگــــــه نبــود چراغــــو رد کـن

سبقتو هر جور کــه دلت خواس بگیر

از چپ اگـــه مشکـله از راس بگـیــر

تــــا می بیـنی را نمیرن جمـــــاعت

لایی بکش بــــــرو بــا اند ســــرعت

نذار کسی تـــــــورو معـــطـل کنــــه

هیچکی نباید بـــا تــو کـل کــل کنه

پشت چـراغ اگه جلوت واســــتـادن

چراغ که سبز شد یــهو بــــوق بـزن

تمـــوم آدمــــا بــــه جـــز تــــو خُـلن

نمیـــدونن چـــــــراغ چـــــیه مُنگُـلن

همه به جز تو دست و پــــا چُلُـفتن

بـــــوق نـــزنی مـمـکـــنه را نیــفتن

راستی کــمر بنـدتو هــیچوخ  نبـند

محل نده بـــه این چیــزای چـــــرنـد

هر کی کمر بندشو بسته هــو کـن

خودت فقـــط روی شکـم ولــــو کـن

همینجوری که پشت رل نشـستی

بذار هـمه خیــال کنن کــــه بستی

گشنه شدی یه موقه پشت فرمون

یــه چی بذار تــــو دهنت بلمبــــون

دستــتو بیـــرون ببــــــر از پنجـــــره

هر چقد آشغال داری شوت کن بره

تخـمه اگـــه خوردی لُپاتـــــو پُف کن

پوستشو تـا هر جا که میره تُف کن 

شعر از آقای خلیل جوادی

فعلا بای.